شرح: این در حال حاضر بانوی بزرگ و چاق و چله به آرامی با دوست سیاه و سفید خود را می آید، اما در ابتدا همه چیز به همان اندازه که ما می خواهیم به راحتی نمی رود. هنگامی که او خدمات اسکورت را خواست و خواست تا یک پسر با دیک بزرگ را به او بفرستد، او درباره ابعاد او صحبت نکرد. بنابراین، یک دوست سیاه پوست، دیدن او، می خواست فرار کند، اما او تمام راه های عقب نشینی را قطع کرد. من مجبور بودم کاری انجام دهم